شعر (خانم هوایی) در سایت ادبی عقربه
نقاشی: وحید چمانی
توی اتاق گاز
روی صندلی مرگ
مردی که مامور تمام کردن این خانم بود
یک دفعه جوری می شود که با همین خانم
بزند دنده ی هوایی
می بیند از میلیون ها زنی که امکان دارد
از سوراخ تنگ یک سلول
بیایی سری بزنی به هوایشان
هوایی تر این
در هوای یک میلیون سال پیش به این طرف
در هوای این اقلیم
در تخیل پرندگان شکاری بالادست نیز نیامده
عجب کره ی ابر و بادی ست
یک دفعه در آفریقای استان مجاور
روی پوست آناناس های صادراتی شان
جمله ای مارک زده می شود
که این خانم از قضا عاشق زنی
در دیاری دور می شود
که قرار بوده شعرهایش را
روی دیواره های داخلی چاهی در عربستان
منتشر کند
شیطان که لعنتی یکی از کارهایش همین است
که یک غسل بیاندازد گردن جماعتی از این دست
دیدم نشسته کنار تخت
و واضح نبود تابوت بود یا یک تخت دو نفره
و دارد همینطور یک ریز سرخاب و سفیداب می کند
توی آبی که از لحظه ی اروتیک دو افعی باستانی
روئینه می شود
توی اتاق گاز
دارد با لب های دختران یهودیِ سوخته
لب می گیرد از یک ارتشْ مردی
که مامور باز کردن شیر گاز
زنی که مامور باز کردن شیر آب
سوال من این است چرا این همه سرباز
متوجه این امکان از لب های خود نشدند
که این خانم
یکهو تصمیم می گیرد
از لب هایی که سال ها فقط قرمزش می کرد
علیه نظمی شود که یک سرش مرگ
و سر دیگرش باز هم مرگ است
آقا شما چه تان شده روبروی این خانم
که مجازاتش از جهنم کتاب مقدس
سرریز شده
به آتشفشان های نفرینی زمین
این خانم که فقط عاشق لب های زنان خشکی و
دریای دور و نزدیک می شود
یک هواپیمای خصوصی دارد که هر شب
تمام زنان زشت و زیبای زمین و کهکشان های دیگر را
یاس بنفش می ریزد همین خانم !
[گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل] بر آتش عشقت بتا پروانه ام پروانه ام از جان رهیده در رهت در سوختن یک دانه ام ازابتدای مبتدا تا انتهای منتها چون یافتم ماءوای تو کویت شده کاشانه ام بازا و بر جانم نشین ای شهد و کام انگبین بینی که تا روز ابد من مستم و دیوانه ام مست شراب تو منم عالم همه بر هم زنم با لله که گرد نام تو پروانه ام پروانه ام [گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل]
سلام دوست عزيزم مثل هميشه به يک درد دل و يک غزل دعوتتان مي کنم . . . منتظر قدوم مهربانتان هستم تذکر:انتقاد و پيشنهاد را فراموش نکنيد درغير اين صورت پيگرد قانوني دارد[نيشخند] . . . [گل]
وبلاگ رقص روی سیم های خاردار با یک شعر و یک عکس جدید به روز شد منتظرت هستم دوست من! چیزی وجود داشت ته ِ گلدان که سعی داشت سبز شود هر سال ...
سلام دوست عزیز کارتون رو خوندم لذت بردم شما هم دعوتید با[گل]
زری قشنگ بود
سلام با احترام دعوتید به یک خوانش
سلام بسیار عالی بود
سلام.جالب بود.در صورت امکان لطفا بهidمن یک شعر به سلیقه خودت بفرست
سلام خیلی عالی بود . متشکر
سلام خانم شاه حسینی این مطلبتان با ذکر نام در بلاگ بنده درج شد. دعوتید به همکاری وبیان دیدگاه هنریتان.